مورد تواناییهایشان در انجام تکالیف اشاره دارد.

تعاریف عملیاتی:

منظور از خود کار آمدی نمره ای است که دانشجو از پرسشنامه ی خود کار آمدی عمومی شرر و همکاران (۱۹۸۲)»  بدست می آورد. . این پرسشنامه که دارای ۱۷ گویه می باشد انتظارات خود کار آمدی آزمودنیها را در  سه سطح اندازه گیری می کند. این مقیاس بر اساس طیف لیکرت(از کاملا مخالفم تا کاملا موافقم) ساخته شده و برای هر ماده  این مقیاس ۵ پاسخ پیشنهاد شده است که برای هر ماده ۱ تا ۵ امتیاز تعلق می گیرد. هر کس نمرات بالاتری در این مقیاس کسب کند دارای خود کار آمدی بالاتر  و هر کس نمرات پایین تر اخذ کند دارای خود کار آمدی ضعیفی است. خرده مقیاس ها و ماده های آزمون مربوط به هر خرده مقیاس عبارتند از :

الف ) میل به آغاز گری رفتار ( ۲, ۴, ۵, ۱۰, ۱۱, ۱۲, ۱۴, ۱۶, ۱۷)

ب) میل به گسترش تلاش جهت کامل کردن تکلیف ( ۱, ۳, ۹, ۱۳, ۱۵, ۱۶)

ج) مقاومت در رویارویی با موانع ( ۶, ۷, ۸, ۱۲)

مقدمه

باید گفت انجام پژوهش نظام دار جهت دستیابی به واقعیات و حقایق در مورد موضوعهای مختلف جز در سایه شناسایی تاریخچه و ادبیات آن میسر نمی باشد زیرا افق روشنی در اختیار محقق قرار می گیرد و با درایت و سهولت بیشتری می تواند ابعاد مختلف تحقیق را مورد بررسی و کنکاش علمی قرار دهد. با عنایت به این مهم در این فصل به بیان مفاهیم و تعاریف مرتبط با موضوع تحقیق با توجه به تحقیقات و نظریه های موجود پرداخته شده است.

فصل حاضر شامل پنج بخش است:

۱)در بخش اول با توجه به موضوع تحقیق به بررسی سازه فراشناخت، مفهوم، ابعاد و عناصر و مولفه های مهم مرتبط با آن پرداخته می شود.

۲) در بخش دوم پایه های نظری خودکارآمدی، از قبیل معنا و مفهوم، اهمیت، ابعاد،  منابع ، نحوه تاثیر گذاری و غیره مورد تشریح قرار گرفته است.

۳) در بخش سوم، به طور کلی با توجه متغیر های اصلی تحقیق، ارتباط مهارتهای فراشناختی با خودکارآمدی ونتایج پژوهشها و پیامدهای آنها تبیین و ترسیم شده است.

۴) در بخش چهارم، در مورد کنکور و نتایج پیامدها و پژوهشها صورت گرفته در مورد آن، به چند مبحث مهم اشاره گشته است

۵)  در نهایت در بخش پنجم به پیشینه پژوهشی تحقیق پرداخته شده است و خلاصه ای از تحقیقات داخلی و خارجی مرتبط با پژوهش آورده شده است.

۲-۲- مبانی نظری فراشناخت

۱-۲-۲- تعریف فراشناخت

فراشناخت معادل واژه ی Meta-cognition بوده و از دو جز تشکیل شده است. Meta به معنی آگاهی و cognition به معنای اندیشیدن و شناخت است.

در فرهنگ فشرده ی روانشناسی، فراشناخت به معنی دانش و آگاهی فرد نسبت به فرایندهای شناختی خویش» تعریف شده است. (نقل از کارشکی،۱۳۸۱). یکی از مهمترین پیشرفت های نیمه دوم قرن بیستم، پیدایش نظریه هایی است که بر نقش فرایندهای عالی مؤثر بر مهار و هدایت فرایندهای شناختی تاکید می کنند . این فرایندهای عالی تر فراشناخت» نام دارند که این عنوان ابتدا توسط فلاول (۱۹۷۹)مطرح شد(همان منبع)

جان  فلاول ابداع کننده اصلی اصطلاح فراشناخت» در اواخر ۱۹۷۰ فراشناخت را شناخت در مورد پدیده های شناختی” یا با به طور بسیار ساده تفکر در مورد تفکر» تعریف کرده است» (فلاول[۱]، ۱۹۷۹، ص ۹۰۶). با توسعه تحقیقات تمایل نسبتا وفادار به این معنای اصلی  فراشناخت باقی مانده است. به عنوان مثال، محققان مشغول به کار در زمینه روانشناسی شناختی، تعاریف مشابه زیر را ارائه داده اند.

دانش مربوط به کنترل فرایندهای تفکر و فعالیتهای یادگیری در کودکان (کراس و پاریس[۲] ، ۱۹۸۸، ص ۱۳۱)

ادامه مطلب

 

دیگر سایت ها :

پایان نامه تعیین سطح هوش سازمانی کتابداران شاغل در کتابخانه ­های دانشگاهی شهر اهواز :: همیاران علم
آثار و احکام طلاق خلع و مبارات
پایان نامه شرکت های چندملیتی در عصر جهانی شدن

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها